در ماتم استاد حاج اسدالله فرزانه مقدم
دل نقدجان به خاک در دلستان سپرد
بوسید آستانش و با بوسه جان سپرد
اندوه عشق بر در غمخانه دلم
قفلی زد و کلید به دست فغان سپرد
باز هم محرم و باز هم نوای عاشورایی. ولی اینبار عزای حسین با عزای ذاکرش همراه شد. ذاکری از جنس تعزیه.

حاج اسدالله فرزانه مقدم یار و همراه حاج علی اکبر عابدپور نیز بار سفر بست تا سفری را آغاز کند و مهمان خوان کرم مولایش حسین شود.
کمتر کسی است که صدای دلنشین این ذاکر اهل بیت را شنیده باشد و منقلب نشده باشد.

آری اینبار به پیکر تعزیه و تعزیه خوانی مازندران ثلمه ای وارد شد که محال است جبران شود. ستون تعزیه مازندران شکست.
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
ای کاش مسئولین رنگارنگ فرهنگی نیز در مراسم ختم این عزیز سفر کرده شرکت می کردند تا به چشم خویش ببینند که هنرمند راستین در دل مردمان جای دارد و رواق منظر چشمان عاشقان حسین منزلشان می باشد.
یادش گرامی و روحش شاد