به مناسبت روز پدر
که عکس پدرم را؛
به دیوار خانه ام آویخته ام!
اما نمی دانند
که دیوار خانه ام را،
به عکس پدرم تکیه داده ام ...
مرحوم حجه الاسلام و المسلمین علی (شیخ عیسی) میرزاآقازاده خراسانی
برای شادی روحش فاتحه ای نثار کنید
که عکس پدرم را؛
به دیوار خانه ام آویخته ام!
اما نمی دانند
که دیوار خانه ام را،
به عکس پدرم تکیه داده ام ...
مرحوم حجه الاسلام و المسلمین علی (شیخ عیسی) میرزاآقازاده خراسانی
برای شادی روحش فاتحه ای نثار کنید
سالروز ولادت سراسر نور مولی الموحدین امیرالمومنین یعسوب الدین امام علی بن ابیطالب (ع) برهمگان مبارک باد.
یا علی سردفتر امکان تویی
آن چه در امکان نگنجد آن تویی
حمد حق از ذات تو شد آشکار
نعت احمد شد ز تو با حمد یار
حمد حق با نعت پیغمبر تمام
چون تو گفتم جمله گفتم والسلام
گفت حق آمد محمد را بشیر
تیغ تو امضای آن را شد نذیر
گر نبودی تیغ تو با گفته جفت
کی نبی خود را نبیالسیف گفت
بادة عشق از تو اندر جوش شد
عقل از یک جرعهاش مدهوش شد
دل که او گنجینة اسرار بود
عقل را زآن بیهوشی اندر ربود
چون که پیوندش به دل حاصل شده
بر نتیجه عشق از آن حامل شده
هر چه بینی عشق باشد در وجود
چند گردی گَرد این بود و نبود
دل ز عشق و عشق از دل کردهاند
عاشقان تحصیل حاصل کردهاند
عقل از آن کز محضر رحمانی است
دل چنان کو منظر ربانی است
آنچنان عقلی که او دلخواه عشق
و آن دلی کو تکیهگاه شاه عشق
عقل را شرع محمّد کیش و بس
رهبر ما عقل شرعاندیش و بس
عقل را از رهبران ره بایدی
عشق را «أنی اَنا اللهَ» بایدی
عشق با عقل این دو در یک جادهاند
بهر زاییدن همی نر مادهاند
تا چه زایند این دو تن ای مرد رد
«لم یلد یولدله کفواً احد»
عقل داری عشق داری بیخلاف
بهر تیغ اندر میان داری غلاف
فرق باشد از حسامی تا حسام
میندانم تا چه داری در نیام
پای داری لنگ خوابش برده است
چشم داری لیک آبش مرده است
تیغ چوبین چون بود اندر نیام
نه ازاو کامی شود حاصل نه نام
آن که تیغش در میان چوبین بود
آن غلاف عقل قطبالدین بود
قطبگویی گویدت اهلاً هلا
نیست چون قطب سما قطب رجا
نیست او قطب سپهر و ماه و مهر
ماه و مهر و دین و دانش را سپهر
اسم قطبالدین تو را بیفایده است
قطب دین را صد هزاران مائدهاست
قطب جویی رو بجو در آسمان
چند گردی گِرد قطبالدین فلان
خود مطاف ماه و پروین است قطب
رهنمای قبله و دین است قطب
مهدی آخر زمان قطب زمی است
که به فرمانش پری و آدمی است
آسمانها اینهمه دریای ژرف
این زمین و کوههای بس شگرف
هر چه اندر عالم امکان بُود
جملگی جسماند و باقی جان بُود
تا نجنباند نجنبد هیچ باد
تا نگریاند نگرید ابر راد
چون که بیرون تاخت با تیغ دو سر
عشق او را تیغ و عقل او را سپر
آید از عقلش عدالت استوار
گردد از تیغش قیامت آشکار
استوار از این دو امکان را اساس
لیک هر یک را به جای خود شناس
عقل گوید زخم را مرهم بنه
عشق گوید زخم بر زخم است به
آن حسینی را که کشتندش به زار
زخم بودش یک هزار و دو هزار
زخم در یک پیرهن تن دو هزار
کار عشق است این نه عقل کار دار
عقل گوید درد را درمان بجو
عشق گوید درد بر درد است نکو
گفت آن یک رَب ارنی و منی
گفت او از گفتۀ عقل سنی
یونس و یعقوب و دیگر مرسلان
تابع عقلاند و عقل کاردان
عقل و عشق اندر سرشت احمد است
رحمت امت بهشت احمد است
عشق میخواهد بلا در راه دوست
عقل چون بیند بلایی چارهجوست
عقل میجوید سپر اندر ستیز
عشق تیغ تیز بهر رستخیز
چون رسد برآن سپر تیغ قضا
چاره نبود غیر تسلیم و رضا
عشق را باشد سپر چون عقل را
میبگویم از برای نقل را
اسپر آن خود بود از چوب و پوست
اسپر این سینههای دوستجوست
عقل را حکم قضا حیران کند
عشق احکام قضا گردان کند
آن که او خود را نبی السیف گفت
این سخن نز روی میل و حیف گفت
هیچ میدانی که سیفالله کیست
تیغ و دست و بازوی احمدعلی است
میلاد سراسر نور امام جواد (ع) را ابتداً به محضر امام رئوف امام رضا (ع) و سپس به همه دوستداران حضرتش تبریک می گویم
شهادت دهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت امام هادی (ع) بر همه دوستداران حضرتش تسلیت باد