مقبره الشعرای توس یا ویرانه خانه شعرا

در سال گذشته سفری به مشهد داشتم روزی به سمت توس و برای دیدن آرامگاه فردوسی به آنجا رفتم البته چندسالی بود که به آنجا نرفته بودم ولی در سایت های مختلف خوانده بودم مقبره الشعرای توس در کنار آرامگاه فردوسی احداث شده مشتاق دیدن آن مقبره الشعرا توس بودم که با تصاویر زیر مواجه شدم. تصاویر زیر بیانگر عمق فاجعه است

مقبره الشعرای مشهد.JPG

ادامه نوشته

ایام شهادت مولای یتیمان علی

سالروز شهادت مولای متقیان پدر یتیمان علی (ع) بر همگان تسلیت باد

شب های قدر

سلام دوستان

امشب اولین شب از شب های قدر است عاجزانه از شما التمس دعا دارم

اگر یادتان بود و باران گرفت                 دعایی به حال بیابان کنید

تبریک میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی

سلام دوستان

میلاد سراسر نور کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) را خدمت همه شیفتگان حضرتش تبریک عرض می نمایم.

 

گفت مقداری بده بنزین و خود را وارهان...

سلام دوستان الان داشتم تو سایت راسخون گشت و گذار می کردم که شعری زیبا به چشمم خورد وقتی آن را خواندم لذن بردم و می خواهم شما را نیز در لذت خود شریک کنم

این شعر طنزیست که یکی از کاربران برای خبرآنلاین فرستاد.

(محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست)
گفت کاری دست و پا کن جای مستی ای فلان
گفت بهر بی کسانی مثل ماها کار نیست
گفت با ماشین خود سبزی فروشی پیشه کن
گفت ماشینم که پیکان است، وانت بار نیست
گفت مقداری بده بنزین و خود را وارهان
گفت با خودروی شخصی سهم من بسیار نیست
گفت شرکت کن درون امتحان ارتشی
گفت مردودم، سه جلد من علامت دار نیست
گفت در قرعه کشی شرکت کن و چیزی ببر
گفت بیهوده ست زیرا بخت با ما یار نیست
گفت شاگرد مکانیکی شو و مشغول باش
گفت من را نای پیچ مهره با آچار نیست
گفت تابستان برنجی کشت کن در این دیار
گفت با این خشکسالی هیچ شالیزار نیست
گفت با مردم نشین و بحث عقل و علم گوی
گفت بحثی جز جومونگ و قصه ی دربار نیست
(گفت می باید تو را تا خانه ی قاضی برم)
گفت قاضی شد مسافرکش دگر بیکار نیست
گفت حالا منفعت در حرفه ی دلالی است
گفت آنجا جز برای کرکسان منقار نیست
گفت با ما درد دل کن درد دل کردن رواست
گفت کی دانم که موشی در پس دیوار نیست
(گفت باید حد زند هشیار مردم مست را
گفت هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست)./

رضا قلی نژاد 

به مناسبت ماه رمضان

کبا‌ب‌‌فروشی که کتاب‌فروش شد + عکس

صاحبان یک اغذیه فروشی واقع در میدان انقلاب اسلامی، ‌دست به ابتکار جالبی زده است و در ایام ماه مبارک رمضان کباب‌فروشی خود را تبدیل به کتاب‌فروشی کرده‌‌اند.

به گزارش فارس، سالانه در ایام ماه مبارک رمضان،‌ برخی از شغل‌ها به فراخور ماهیت‌شان به حالت نیمه تعطیل در می‌آیند. از جمله این مشاغل اغذیه فروشی‌ها، رستوران‌ها و امثال آن هستند، اما نکته قابل توجه که این بار در یکی از میادین در مناطق مرکزی و پُر تردد شهر تهران نگاه عابران همیشگی را به خود جلب می‌کند، تغییر کاربری یک اغذیه فروشی به کتاب‌فروشی است.
تبدیل یک اغذیه فروشی به کتاب‌ فروشی
بنابراین گزارش،‌ میدان انقلاب اسلامی قطب فروش کتاب کشور محسوب می‌شود. البته در ردیف کتاب‌فروشی‌ها و انتشاراتی‌ها مختلف اغذیه فروشی‌ها، کباب‌فروشی‌هایی نیز به چشم می‌خورد که این بار یکی از این کباب‌فروشی‌ها که سال‌هاست در میدان انقلاب قرار دارد با تغییر رویکرد تغذیه مردم، دست به ابتکار جالبی زده و به صورت موقت - به مدت یک ماه- کباب‌فروشی را تبدیل به کتابفروشی کرده و به نظر می‌رسد این حراج کتاب به مذاق بسیاری خوش آمده است.
شاید این اتفاق به نظر ساده باشد، اما نشان دهنده این است که مردم ایران همان‌طور که به غذای تن اهمیت می‌دهند، می‌توانند برای «غذای روح» و مطالعه نیز اهمیت قائل شوند.

غزل 45

گلیم و چرخ نداده هوای چیدن ما

ستاره چشم مینهد ز دیدن ما

کمند ذرّه کجا قصر آفتاب کجا

ز کاهلی نبود در تو نارسیدن ما

برو برو مشکن بال ما بهرزه که هست

ز دام تا بقفس غایت پریدن ما

بذوق انس تو ما وحشی از جهان شده ایم

دلیل رام تو بودن بود رمیدن ما

نه عقربست و نه مار این سپهر پیجاپیج

ولیک سیر نمیگردد از گزیدن ما

مبر پر و شکن بال ما بهرزه که هست

ز دام تا بقفس غایت پریدن ما