غزل 35
لخت دل بر مژه سیماب شد از گریة ما
سرمه در چشم سفیداب شد از گریة ما
بسکه دوش از مژه شورابة تلخ افشاندیم
نمک خندة احباب شد از گریة ما
چشم ما جمله گهرهای شب افروز افشاند
می بیارید که مهتاب شد از گریة ما
هر یکی قطره بداغ دگرش سینه بسوخت
ظلم بر بستر سنجاب شد از گریة ما
هر کجا در ره عشق تو بیابانی بود
گربادش همه گرداب شد از گریة ما
دوش طالب چو مهیای عبادت گشتیم
اثر مسجد و محراب شد از گریة ما
+ نوشته شده در بیست و سوم اسفند ۱۳۹۰ ساعت 17:45 توسط عباس میرزاآقازاده خراسانی
|